• امروز : جمعه, ۱۱ مهر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Friday - 3 October - 2025
کل اخبار 4098اخبار امروز : 0
2

انصاف در نقد آب

  • کد خبر : 17685
  • 01 خرداد 1404 - 12:51
انصاف در نقد آب
سدپرس | سرویس یادداشت | داریوش بهارلویی ؛ خشکیدگی تالاب ها، طوفان های گردوغبار و نابودی نخلستان ها، امروزه کشور ما را به میدان جنگ افکار عمومی علیه سیاست های آبی تبدیل کرده است. فعالان محیط زیست و کاربران فضای مجازی، خشم خود را متوجه متخصصان آب و سدسازان می کنند و آنها را مسئول پیامدهای فاجعه بار می دانند. اما آیا این اتهامات منصفانه است؟ پاسخ به این پرسش، تنها در نگاهی چندبعدی به ریشه های تاریخی، جغرافیایی و مدیریتی بحران آب نهفته است.

سدسازی در ایران، همچون شمشیری دو لبه عمل کرده است. از یک سو، سدهایی مانند کرخه، کارون ۳ و دز نقش مهمی در تأمین آب شرب، تولید انرژی و کنترل سیلاب‌ها ایفا کرده‌اند. اما از سوی دیگر، چالش‌هایی مانند مدیریت بهینه منابع، توزیع آب، و برخی تصمیمات غیرفنی، باعث شده‌اند این پروژه‌ها در برخی موارد با انتقاداتی روبه‌رو شوند. برای مثال، سد زاینده‌رود که زمانی ناجی اصفهان بود، امروز در پی تغییر اولویت تخصیص آب به بخش‌های صنعتی، در مرکز اعتراض برخی کشاورزان قرار دارد. یا سد گتوندعلیا که به دلیل شوری مخزن، با مشکلاتی در حوزه کشاورزی پایین‌دست مواجه شده است.

با این حال، بحران تنها محدود به ساخت یا مدیریت سدها نیست. گسترش سریع شهرها، تداوم کشت محصولات آب‌بر در مناطق خشک، و کاهش منابع آب فرامرزی به دلیل سدسازی کشورهای همسایه، همگی در شکل‌گیری این وضعیت نقش دارند. همچنین تغییرات اقلیمی و کاهش بارش‌ها در دو دهه اخیر، فشار مضاعفی بر منابع وارد کرده است.

در چنین شرایطی، بسیاری از متخصصان آب در معرض انتقادات مستقیم قرار گرفته‌اند؛ در حالی که بخش بزرگی از سیاست‌ها و پروژه‌ها، با ملاحظات کلان و چندسویه شکل گرفته‌اند. برخی کارشناسان بر این باورند که در گذشته، توجه کافی به اثرات زیست‌محیطی برخی طرح‌ها نشده و نگاه کوتاه‌مدت بر برنامه‌ریزی‌ها غلبه داشته است. برای نمونه، برخی سدهای احداث‌شده در غرب کشور، بدون در نظر گرفتن نیازهای زیست‌بوم پایین‌دست، موجب کاهش جریان‌های اکولوژیک شده‌اند.

اما باید توجه داشت که این تصمیم‌ها، در بسیاری موارد تحت‌تأثیر ضرورت‌های توسعه‌ای، فشارهای جمعیتی و نیازهای منطقه‌ای اتخاذ شده‌اند. بنابراین، قضاوت درباره عملکرد مجموعه‌های فنی و مدیریتی باید با شناخت کامل از زمینه‌ها و محدودیت‌ها انجام شود.

راهکار برون‌رفت از بحران، بیش از آنکه در تقابل با متخصصان یا توقف پروژه‌ها باشد، در اصلاح مسیر، گفت‌وگو، شفاف‌سازی و ترکیب دانش بومی و نوین است. برای نمونه، بازنگری در الگوی کشت، کاهش سهم بخش کشاورزی از مصرف آب، و استفاده هم‌زمان از قنات‌ها و سامانه‌های آبیاری نوین، می‌تواند به تعادل پایدار کمک کند.

همچنین، موضوع دیپلماسی آب و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای با کشورهای همسایه، نقشی کلیدی در مدیریت منابع فرامرزی و کاهش تنش‌ها دارد. در کنار آن، آموزش همگانی و فرهنگ‌سازی در زمینه مصرف مسئولانه آب، ضروری است؛ چرا که نمی‌توان بحران را تنها از مسیر فنی حل کرد، بدون آنکه رفتار مصرف‌کنندگان نیز تغییر کند.

در نهایت، نقدهای افراطی یا شخصی‌سازی مسائل، اگرچه می‌توانند از دغدغه‌ای واقعی برخاسته باشند، اما پاسخ مناسبی برای بحران پیچیده آب محسوب نمی‌شوند. مهندسان و کارشناسان آب، نه قهرمان‌های بی‌نقص‌اند و نه مقصران تمام‌عیار. سرنوشت تالاب‌ها، رودخانه‌ها و منابع آب، در گرو حکمرانی علمی، سیاست‌گذاری شفاف، مشارکت مردمی و همکاری بین‌المللی است.

به جای دوقطبی‌سازی و خشم، راه‌حل در همدلی و مهندسی اجتماعی نهفته است. باید درد را پذیرفت، برای درمان صبور بود، و از سرزنش بی‌ثمر یکدیگر پرهیز کرد.

لینک کوتاه : https://sadpress.ir/?p=17685

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.